خطابه غدير
بخش اول: حمد و ثناي الهي
ستايش خداى را سزاست كه در يگانگىاش بلند مرتبه و در تنهايىاش به آفريدگان نزديك است ؛ سلطنتش پرجلال و در اركان آفرينشش بزرگ است . بر همه چيز احاطه دارد بىآنكه مكان گيرد و جابهجا شود و بر تمامى آفريدگان به قدرت و برهان خود چيره است .
همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگى او را پايانى نيست . آغاز و انجام از او و برگشت تمامى امور بهسوى اوست . اوست آفرينندهى آسمانها و گسترانندهى زمينها و حكمران آنها . دور و منزّه از خصايص آفريدههاست و در منزّهبودن خود نيز ، از تقديس همگان برتر .
هموست پروردگار فرشتگان و روح ؛ افزونى بخش بر آفريدگان و بخشندهى بر همهى موجودات است . به نيمنگاهى ديدهها را ببيند و ديدهها هرگز او را نبينند .
كريم و بردبار و شكيباست . رحمتش جهانشمول و عطايش منّتگذار . در انتقام و كيفر سزاواران عذاب ، بىشتاب است . بر نهانها آگاه و بر درونها دانا ، پوشيدهها بر او آشكار و پنهانها بر او روشن است . بر هر هستى فراگير و چيره ، نيروى آفريدگان از او و توانايى بر هر پديده ويژهى اوست . او را همانندى نيست .
در تاريكستان لاشَىء ، او هستىبخش هر هستى است ؛ جاودانه و زنده و عدلگستر . خداوندى جز او نباشد و اوست ارجمند و حكيم . ديدهها را بر او راهى نيست و اوست كه ديدهها را دريابد و اوست بر پنهانىها آگاه و بر كارها دانا . از ديدن ، كسى وصفش را نيابد و بر چگونگى او ، از نهان و آشكار دست نيازد ؛ مگر او - عزّوجلّ - راه نمايد و خود بشناساند .
گواهى مىدهم كه او « اللَّه » است ؛ همو كه تنزّهش سراسر روزگاران را فراگرفته و پرتواش ابديّت را شامل است . فرمانش را بىمشاور اجرا كند و تقديرش را بىشريك امضاء و هستى را بىياور سامان دهد . صورت آفرينش او را الگويى نبوده؛ آفريدگان را بدون ياور و سختى و حيله ، هستى بخشيده است . جهان با ايجاد او موجود و با آفرينش او پديدار شده است . پس اوست « اللَّه » و معبودى جز او نيست ؛ همو كه صُنعش استوار و ساختمان آفرينشش زيباست .
دادگرى كه ستم روا نمىدارد و بخشندهترينى كه كارها به او بازمىگردد و گواهى مىدهم او اللَّه است كه هر هستى در برابر بزرگىاش فروتن و در مقابل ارجمندىاش رام و به توانايىاش تسليم و به هيبتش خاضع است .
پادشاه هستىها و چرخانندهى سپهرها و رامكنندهى آفتاب و ماه كه هريك تا اَجَل معيّن جريان يابند . « او پردهى شب را به روز و پردهى روز را به شب بپيچد» (زمر / 5) « كه شتابان در پى روز است » (اعراف / 54) هم او شكنندهى هر ستمگر باطلگرا و نابودكنندهى هر شيطان سركش است .
نه او را ناسازى باشد و نه برايش مانندى و انبازى . يكتا و بىنياز ، « نه زاده و نه زاييدهشده و او را همتايى نبوده » . (اخلاص / 4 - 3) خداوند يگانه و پروردگار بزرگوار است .
بخواهد و به انجام رساند ؛ اراده كند و حكم نمايد ؛ بداند و بشمارد ؛ بميراند و زنده كند ؛ نيازمند و بىنياز گرداند ؛ بخنداند و بگرياند ؛ نزديك آورد و دور برد ؛ بازدارد و عطا كند . اوراست پادشاهى و ستايش . به دست تواناى اوست تمام نيكى و هموست بر هر چيز توانا .
« شب را در روز و روز را در شب فرو برد » . (حديد / 6) جز او خداوندى نباشد ؛ گرانقدر و آمرزنده ؛ پذيرندهى دعا و افزايندهى عطا ؛ بر شمارندهى نَفَسها و پروردگار پرى و انسان .
چيزى بر او مشكل ننمايد . فريادِ فريادكنندگان ، او را آزرده نكند و اصرارِ اصراركنندگان ، او را به ستوه نياورد . نيكوكاران را نگاهدار و رستگاران را يار ، مؤمنان را صاحب اختيار و جهانيان را پروردگار است ؛ همو كه در همهى احوال ، سزاوار سپاس و ستايش آفريدگان است .
او را ستايش فراوان و سپاس جاودانه مىگويم در شادى و رنج و آسايش و سختى و به او و فرشتگان و نبشتهها و فرستادههايش ايمان داشته .
فرمان او را گردن مىگذارم و اطاعت مىكنم و بهسوى هر آنچه مايهى خشنودى اوست ، مىشتابم و به حكم و فرمان او تسليم ؛ چرا كه به فرمانبرى او ، شايق و از كيفر او ، ترسانم ؛ زيرا او خدايى است كه كسى از مكرش در امان نبوده و از ستمش ترسان نباشد (زيرا او را ستمى نيست).
بخش دوم: فرمان الهي براي مطلبي مهم
و اكنون به بندگى خويش و پروردگارى او گواهى مىدهم و وظيفهى خود را در آنچه وحى شده ، انجام مىدهم ؛ مباد از سوى او عذابى فرود آيد كه كسى را ياراى دور ساختن آن از من نباشد ، هر چند توانش بسيار و دوستىاش با من خالص باشد .
خداوندى جز او نيست - چرا كه به من هشدار داده كه اگر آنچه در حق على نازل كرده به مردم ابلاغ نكنم ، وظيفهى رسالتش را انجام ندادهام . و خود او تبارك و تعالى امنيّت از آزار مردم را برايم تضمين كرده و البتّه كه او بسنده و بخشنده است .
پس آنگاه خداوند چنين وحىام فرموده: « به نام خداوند همه مهرِ مهرورز» ، « اى فرستادهى ما! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرو فرستاديم » (مائده / 67) دربارهى على و جانشينى او « به مردم برسان ؛ وگرنه رسالت خداوندى را به انجام نرساندهاى و او تو را از آسيب مردمان نگاه مىدارد» . (مائده / 67)
هان مردمان! در تبليغ آنچه خداوند بر من نازل فرموده، كوتاهى نكردهام و اكنون سبب نزول آيه را بيان مىكنم: همانا جبرئيل از سوى سلام ، پروردگارم - كه تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانى آورد كه در اين مكان بهپا خيزم و به هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه علىّبن ابىطالب ، برادر و وصىّ و جانشين من در ميان امّت و امام پس از من است .
همو كه جايگاهاش نسبت به من ، بهسان هارون نسبت به موسى است ؛ مگر اينكه پيامبرى پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختيار شماست و خداوند تبارك و تعالى آيهاى بر من نازل فرموده كه: « همانا تنها ولى و سرپرست و صاحب اختيار شما ، خداوند و پيامبرش و مؤمنانىاند كه نماز بهپا مىدارند و در ركوع زكات مىپردازند » . (مائده / 55) و قطعاً علىّبن ابىطالب ، نماز بهپا داشته و در ركوع زكات پرداخته و پيوسته خداخواه است.
و من از جبرئيل درخواستم كه از خداوند سلام اجازه كند و مرا از مأموريت تبليغ به شما معاف دارد ؛ زيرا كمى پرهيزكاران و فزونى منافقان و دسيسهى ملامتگران و مكر مسخرهكنندگان اسلام را مىدانم ؛ همانان كه خداوند در وصفشان در كتاب خود فرموده:
« به زبان مىگويند آن را كه در دلهايشان نيست» (فتح / 11) و مىشمارند « آن را اندك و آسان ، حال آنكه نزد خداوند بس بزرگ است » . (نور / 15)
و نيز از آن روى كه منافقان ، بارها مرا آزار رسانيدهاند تا بدانجا كه مرا اُذُن (سخن شنو و زودباور) ناميدهاند ؛ به خاطر همراهى افزون و تمايل و پذيرش على از من و توجّه ويژهى من به او ، تا بدانجا كه خداوند آيهاى فرو فرستاده:
« و از آناناند كسانى كه پيامبر خدا را آزرده و گويند: او سخنشنو و زودباور است . بگو: آرى ، او سخن شنوست » . (توبه / 61)
عليه آنان كه گمان مىكنند او تنها سخن مىشنود ؛ « ليكن به خير شماست . او (پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم) به خدا ايمان دارد و اهل ايمان را تصديق كرده ، راستگو مىانگارد؛ و هم او رحمت است براى ايمانيان شما و البتّه براى آنان كه او را آزار دهند ، عذابى دردناك خواهد بود » . (توبه / 61)
و اگر مىخواستم نام گويندگان چنين سخنى را بر زبان آورم و به آنان اشارت كنم و مردم را به سويشان هدايت كنم (كه آنان را شناسايى كنند) مىتوانستم ؛ ليكن به خدا سوگند در كارشان كرامت نموده ، لب فروبستم .
با اين حال خداوند از من خشنود نخواهد شد ؛ مگر فرمان او را در حقّ على به شما ابلاغ كنم . آنگاه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم چنين خواند: « اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرود آمده » (مائده / 67) در حقّ على، « ابلاغ كن وگرنه رسالت او را انجام ندادهاى و البتّه خداوند تو را از آسيب مردمان ، نگاه مىدارد» . (مائده / 67)
بخش سوم: اعلان رسمي ولايت و امامت دوازده امام عليهم السلام
هان مردمان! بدانيد اين آيه دربارهى اوست . ژرفاى آن را بفهميد و بدانيد كه خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پيروىاش را بر مهاجران و انصار واجب كرده و بر پيروان آنان در نيكى، و بر صحرانشينان و شهروندان، و بر عجم و عرب و آزاده و برده و كوچك و بزرگ و سفيد و سياه و هر يكتاپرست ؛ اجراى گفتار و فرمانش لازم ، امرش نافذ ، ناسازگارش رانده ، پيرو و باوركنندهاش در مهر است .
البتّه كه خداوند ، او و شنوايان سخنش و پيروان راهش را آمرزيده است .
هان مردمان! براى آخرين بار در اين اجتماع به پا ايستاده ، (با شما سخن مىگويم .) سخنم را شنيده ، پيروى كنيد و فرمان پروردگارتان را گردن گذاريد كه خداوند عزّوجلّ صاحب اختيار و سرپرست و معبود شماست و سپس سرپرست شما ، فرستاده و پيامبر اوست كه اكنون با شما سخن مىگويد و پس از من به فرمان او ، على ولى و امام شماست .
سپس امامت ، در فرزندان من از نسل على خواهد بود تا برپايى رستاخيز كه خدا و رسول او را ديدار كنيد . روا نيست مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آنچه آنان ناروا دانند و خداوند عزّوجلّ هم روا و هم ناروا را به من شناسانده و من آموختههايم را از كتاب خدا و حلال و حرام او را در اختيار على گذاشتهام .
هان مردمان! او را برتر دانيد ؛ هيچ دانشى نيست مگر اينكه خداوند در جان من نبشته و من تمامى آن را در جان على ، امام پرهيزكاران ، ضبط كردهام و دانشى نبوده مگر آنكه به على آموختهام . او پيشواى روشنگر است كه خداوند در سورهى ياسين از او گفتوگو كرده: « و علم هر چيز را در امام مبين برشمرديم » . (يس / 12)
هان مردمان! او را فراموش نكنيد و از امامتش برنتابيد و از سرپرستىاش نگريزيد ؛ چرا كه شما را به درستى و راستى خوانده و خود نيز بدان عمل مىكند . او باطل را نابود كرده و شما را از آن بازدارد و هرگز نكوهشِ نكوهشگران او را از كار خدا باز ندارد .
او نخستين مؤمن به خدا و رسول اوست و كسى در ايمان به من ، از او سبقت نجسته و همو جان خود را فداى رسولخدا كرده و با او همراه بوده است . تنها او همراه رسولخدا عبادت مىكرد و جز او از مردان كسى چنين نبود . على اوّلين نمازگزار و پرستشكنندهى همراه من است .
از جانب خدا بهاو دستوردادم تا (در شب هجرت) در بستر من بيارامد و او نيز فرمان برده ، پذيرفت كه جان خود را فداى من كند .
هان مردمان! او رابرتر بدانيد كه خداوند او را برترى داده و پيشوايى او را پذيرا باشيد كه خداوند او را (به امامت) نصب كرده است .
هان مردمان! او امام از جانب خداست و خداوند هرگز توبهى منكر او را نپذيرد و چنين كسى را نيامرزد . اين است روش قطعىخداوند دربارهى ناسازگار با امامت على و حتماً او را به عذاب دردناك جاودانه كيفر خواهد كرد . پس ، از مخالفت او بهراسيد ؛ و گرنه خواهيد افتاد « در آتشى كه آتشگيرهى آن مردماناند و سنگ» (تحريم / 6) « كه براى حقستيزان آماده شده است» . (آلعمران / 131)
هان مردمان! به خدا كه پيامبران پيشين به ظهورم بشارت دادهاند و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفريدگانِ آسمانيان و زمينيانم . آنكس كه راستى و درستى مرا باور نكند ، به كفر جاهلى گذشته درآمده و ترديد در سخنان امروزم ، همسنگ ترديد در تمامى محتواى رسالت من است
و ناباورى در امامت يكى از امامان ، بهسان ناباورى در تمامى آنان است و جايگاه ناباوران امامت ما ، آتش دوزخ خواهد بود .
هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روى منّت و احسان خويش ، اين برترى را به من پيشكش كرده و خدايى جز او نيست . هشدار كه تمامى ستايشهاى من در تمامى روزگاران و هر حال و مقام، ويژهى اوست .
هان مردمان! على را برتر دانيد كه او برترينِ مردان و زنان ، پس از من است تا آن هنگام كه آفرينش برپاست و روزىشان فرود آيد . دورِ دور باد ، از مهر خداوند و خشمِ خشم باد ، بر آنكه اين گفتهام را نپذيرد و با من سازگار نباشد .
هان! آگاه باشيد جبرئيل از سوى خداوند خبرم داد: هر كه با على ستيزد و بر ولايت او گردن نگذارد ، نفرين و خشم من بر او باد . « البتّه بايست هر كس بنگرد كه براى فرداى خويش چه پيش فرستاده . پس تقوا پيشه كنيد » (حشر / 18) و از ناسازى با على بپرهيزيد ؛ « مباد كه گامهايتان پس از استوارى درلغزد» (نحل / 94) « و همانا خداوند بر كردارتان آگاه است » . (حشر / 18)
هان مردمان! او همجوار و همسايهى خداوند است كه در كتاب گرانقدر خود (قرآن) او را ياد كرده و دربارهى ستيزندگان با او فرموده: « مبادا كسى در روز قيامت بگويد: افسوس كه دربارهى همجوار و همسايهى خداوند كوتاهى كردهام» . (زمر / 56)
هان مردمان! در قرآن انديشه كنيد و ژرفاى آيات آن را دريابيد و بر محكماتش نظر كنيد و از متشابهات آن پيروى ننماييد . به خداوند سوگند كه باطنها و تفسير آن را روشن نمىكند مگر همينكه دست و بازوى او را گرفته و بالا آوردهام و اعلام مىدارم:
هر آنكس كه من سرپرست اويم ، اين على سرپرست اوست و او على ، فرزند ابىطالب ، برادر و وصىّ من است ؛ ولايت و سرپرستى او حكمى از سوى خداست كه بر من فروفرستاده است .
هان مردمان! همانا على و پاكان از فرزندانم از نسل او ، يادگار گرانسنگ كوچكترند و قرآن ، يادگار ارزشمند بزرگتر . هر يك از اين دو از ديگر همراه خود حكايت مىكند و با آن سازگار است . آن دو هرگز از هم جدا نمىشوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند .
هان! آنان امانتداران خداوند در ميان آفريدگان و حاكمان او ، در زميناند . هشدار كه من وظيفهى خود را ادا كردم . وظيفهام را ابلاغ كردم و به گوش شما رساندم . هشدار كه روشن نمودم .
بدانيد كه اين سخن خدا بود و من از سوى او سخن گفتم .هان بدانيد! هرگز به جز اين برادرم ، كسى نبايد « اميرالمؤمنين » خوانده شود . هشدار كه پس از من ، امارت مؤمنان براى كسى جز او روا نباشد .
بخش چهارم: بلند كردن اميرالمومنين عليه السلام بدست رسول خدا (ص)
سپس فرمود: مردمان! كيست سزاوارتر از شمايان به شما؟ گفتند: خداوند و رسول او . آنگاه فرمود: آنكه من سرپرست اويم ، پس اين على ولى و سرپرست اوست . خداوندا! پذيراى ولايت او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار و يار او را يارى كن و رهاكنندهى او را تنها گذار .
هان مردمان! اين على است برادر و وصى و نگاهبان دانش من و جاىنشين من در ميان امّت و ايمان آورندگان به من و بر تفسير كتاب خدا . او مردمان را به سوى خدا بخواند و به آنچه موجب خشنودى اوست ، عمل كند و با دشمنان او ستيز نمايد .
او سرپرست فرمانبردارى خدا باشد و بازدارنده از نافرمانى او . همانا اوست جانشين رسولاللَّه و فرمانرواى ايمانيان و از سوى خدا ، پيشواى هدايتگر . اوست پيكاركنندهى با پيمانشكنان و رويگردانان از راستى و درستى و بهدررفتگان از دين .
خداوند فرمايد: «فرمان من دگرگونى نمىپذيرد » . (ق / 29) پروردگارا! اكنون به فرمان تو مىگويم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار و دشمنانش را دشمن . پشتيبانان او را پشتيبانى و يارانش را يارى كن و خوددارىكنندگان از يارىاش را رها كن . ناباورانش را از مهرت بِران و خشم خود را بر آنان فرود آور .
معبودا! تو خود در هنگام بيان ولايت على و برپايى او فرمودى: « امروز آيين شما را به كمال و نعمتم را براى شما تمام نمودم و با خشنودى ، اسلام را دين شما قرار دادم» . (مائده / 3) و فرمودى: « همانا ، دين نزد خدا تنها اسلام است » (آلعمران / 19)
و نيز فرمودى: « و آنكه به جز اسلام دينى بجويد ؛ از او پذيرفته نبوده ، در جهان ديگر ، در شمار زيانكاران خواهد بود» . (آلعمران / 85) خداوندا! تو را گواه مىگيرم كه پيام تو را به مردمان رساندم.
بخش پنجم: تاكيد بر توجه امت به مسئله امامت
هان مردمان! خداوند عزّوجلّ دين را با امامت على تكميل نمود . اينك آنان كه از او و جانشينانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپايى رستاخيز و عرضهى بر خدا -پيروى نكنند ، « كردههايشان در دو جهان بيهوده بوده» ؛ (بقره / 217)
« و در آتش دوزخ جاودانه خواهند بود ». (توبه / 17) « به گونهاى كه نه از عذابشان كاسته و نه برايشان فرصتى براى نجات خواهد بود » . (بقره / 162)
هان مردمان! اين على است ياورترين ، سزاوارترين ، نزديكترين و گرانقدرترين شما نزد من و خداوند عزّوجلّ و من از او خشنوديم .
آيهى رضايتى در قرآن نيست مگر دربارهى او و هرگاه خداوند ايمانيان را خطابى نموده ، به او آغاز كرده و آيهى ستايشى نازل نگشته مگر دربارهى او و در سورهى « هل أتى على الإنسان » گواهى بر بهشت نداده مگر براى او و آن را در حقّ غير او فرو نياورده و بهوسيلهى آن جز او را نستوده است .
هان مردمان! على ياور دين خدا و دفاعكنندهى از رسول اوست و هم او پرهيزكار ، پاكيزه و رهنماى ارشاد شده به دست خود خداست . پيامبرتان برترين پيامبران ، جانشينش در ميان شما برترين جانشينان و فرزندانش برترين اوصيايند .
هان مردمان! فرزندان پيامبران از نسل آناناند و فرزندان من از نسل اميرالمؤمنين على .
هان مردمان! بهراستى كه شيطانِ اغواگر ، آدم را با رشك ، از بهشت راند . مباد شما به على رشك ورزيد كه آنگاه كردههايتان نابود و گامهايتان لغزان خواهد شد .
آدم به خاطر يك اشتباه ، به زمين هبوط كرد ، حال آنكه برگزيدهى خداى عزّوجلّ بود ؛ پس چگونه خواهيد بود كه شما شماييد و دشمنان خدا نيز از ميان شمايند .
هشدار! كه با على نمىستيزد مگر شقى و سرپرستىاش را نمىپذيرد مگر رستگار پرهيزكار و به او نمىگرود مگر ايماندار بىآلايش و به خدا سوگند سورهى « والعصر » دربارهى او نازل شده است: « به نام خداوند همه مهرِ مهرورز ، به زمان سوگند كه انسان در زيان است» . (والعصر / 2 - 1) مگر على كه ايمان آورده و به درستى و شكيبايى آراسته است .
هان مردمان! خدا را گواه مىگيرم كه پيام او را به شما رساندم و « بر فرستاده ، وظيفهاى جز بيان روشن نيست » . (عنكبوت / 18 - نور / 54)
هان مردمان! « تقوا پيشه كنيد همانگونه كه بايسته است و نميريد جز با شرفِ اسلام» . (آلعمران / 102)
بخش ششم: اشاره به كارشكني هاي منافقين
هان مردمان! « ايمان آوريد به خدا و رسول او و نورى كه » (تغابن / 8) همراهش فرود آمده « پيش از آنكه چهرهها را تباه و باژگونه كنيم ، يا چونان اصحاب روز شنبه (يهوديانى كه بر خدا نيرنگ آوردند) رانده شويد» . (نساء / 47)
به خدا سوگند كه مقصود خدا از اين آيه ، گروهى از صحابهاند كه آنان را با نام و نَسَب مىشناسم ؛ ليكن به پردهپوشى كارشان مأمورم . آنك هر كس پايهى كار خويش را مهر يا خشم على در دل قرار دهد و بداند كه ارزش عمل او ، وابسته به آن است .
هان مردمان! نور از سوى خداوند عزّوجلّ در جان من ، سپس در جان علىّبن ابىطالب و آنگاه در نسلاو تا قائم مهدى - كه حقّ خدا وتمامى حقّ ما را مىستاند - جاى گرفته است ؛ چرا كه خداوند عزّوجلّ ما را دليل و حجّت قرار داده بر كوتاهىكنندگان به عمد ، ستيزهگران ، ناسازگاران ، خائنان و گنهكاران و ستمگران و غاصبان از تمامى جهانيان .
هان مردمان! هشدارتان مىدهم: همانا من رسول خدايم . پيش از من نيز رسولانى آمده و سپرى شدهاند . پس آيا اگر بميرم يا كشته شوم ، به جاهليت برمىگرديد؟ « و آنكه به قهقرا برگردد ، هرگز خدا را زيانى نخواهد رسانيد و او سپاسگزاران شكيبا را پاداش خواهد داد » . (آلعمران / 144) هان! على و فرزندان من از نسل او ، داراى كمال شكيبايى و سپاسگزارىاند .
هان مردمان! « اسلامتان را بر من منّت نگذاريد » ؛ (حجرات / 17) و بر خدا نيز ، كه اعمالتان را بيهوده و تباه خواهد كرد و او بر شما خشم خواهد گرفت و شما را به « شعلهاى از آتش و مس گداخته» (الرحمن / 35) گرفتار خواهد كرد . به يقين پروردگار شما در « كمينگاه است » . (فجر / 14)
هان مردمان! بهزودى پس از من امامانى خواهند آمد و « شما را به آتش خواهند خواند . آنان در روز رستاخيز ، تنها و بىياور خواهند بود» . (قصص / 41)
هان مردمان! آگاه باشيد كه خداوند و من از آنان بيزاريم .
هان مردمان! حتماً آنان و ياران و پيروان و تابعانشان « در پستترين جايگاه آتش خواهند بود » (نساء / 145) و « چه جايگاه بدى است منزل متكبران ». (نحل / 29) هان! كه آنان اصحاب صحيفهاند. اكنون هر كس در صحيفهى خود نظر كند !!
هان مردمان! اينك جانشينى خود را به عنوان امامت و وراثت به امانت به جاى مىگذارم در نسل خود تا برپايى روز رستاخيز و اكنون ، مأموريت تبليغى خود را انجام دادم تا برهان بر هر شاهد و غايب باشد و نيز بر همهى آنان كه زاده شده يا نشدهاند . « پس بايسته است ، اين سخن را حاضران به غايبان و فرزنداران به فرزندان تا برپايى رستاخيز ابلاغ كنند . » و به زودى گروهى پس از من ، امامت را چپاول كرده ، با پادشاهى جابهجا كنند .
هان! خشم خدا بر غاصبان و چپاولگران و البتّه به زودى « به كار شما ، جن و انس » (الرحمن / 31) خواهد پرداخت . آنكه مىپردازد - عذاب خواهد كرد - و « شعلههاى آتش و مس گداخته بر سر شما ريخته خواهد شد و در آن هنگام هرگز يارى نمىشويد » . (الرحمن / 35)
هان مردمان! همانا خداوند عزّوجلّ شما را به خود رها نخواهد كرد « تا ناپاك را از پاك جدا كند و هر آينه خداوند شما را بر غيب آگاه نمىسازد » . (آلعمران / 179)
هان مردمان! هيچ سرزمينى نيست مگر اينكه خداوند به خاطر تكذيب اهل آن - حق را - آن را پيش از برپايى رستاخيز نابود خواهد كرد و آن سرزمين را به امام مهدى خواهد سپرد و حتماً خداوند وعدهى خود را انجام خواهد داد .
هان مردمان! شمار فزونى از گذشتگان شما ، گمراه شدند و خداوند نابودشان كرد و همو نابودكنندهى آيندگان است . خداوند فرموده:
« آيا پيشينيان را تباه نكرديم؟ و در پس آنان ، آيندگان را نابود نساختيم؟ آرى با مجرمان اين چنين كنيم . واى بر ناباوران در روز رستاخيز » . (مرسلات / 19 - 16)
هان مردمان! همانا خداوند مرا فرمان داده و بازداشته و من نيز به دستور او به على امر و نهى كردهام ؛ پس دانش امر و نهى در نزد على است . فرمان او را بشنويد تا سلامت مانيد و اطاعتش كنيد تا هدايت شويد و از آنچه باز مىدارد ، خوددارى كنيد تا راه يابيد و به سوى مقصد او حركت كنيد « و هرگز راههاى پراكنده ، شما را از راه او بازندارد » . (انعام / 153)
بخش هفتم: پيروان اهل بيت عليهم السلام و دشمنان ايشان
هان مردمان! خداوند را صراط مستقيم منم كه فرمان به پيروى آن داده و سپس على و آنگاه فرزندانم از نسل او ، پيشوايان هدايتاند كه به راستى و درستى راه مىبرند « و با حق دادگرى مىكنند » . (اعراف / 159) سپس چنين خواند:
« به نام خداوند همه مهرِ مهرورز »
« تمامى ستايشها ويژهى پروردگار جهانيان است . همو كه به همهى آفرينش مهر مىورزد و به ويژگان ، مهر ويژه دارد . فرمانرواى روز جزاست . خداوندا! تنها تو را مىپرستيم و تنها از تو يارى مىجوييم . ما را به صراط مستقيم راهنمايى كن .
راه آنان كه بر ايشان منّت نهاده ، نعمتشان بخشيدى ؛ نه راه خشمشدگان و نه راه گمراهان! » (حمد / 7 - 1)
و آنگاه ادامه داد: اين سوره دربارهى من نزول يافته و به خدا سوگند شامل امامان است و به آنان اختصاص يافته . آناناند اولياى خدا كه « ترس و اندوهى برايشان نباشد » . (يونس / 62) هان! « همانا حزب الاهى چيره خواهد بود ». (مائده / 56)
هان! ستيزندگانِ آنان گمراه و نابخرد و همكاران شياطيناند كه « براى گمراهى مردمان ، سخنان بيهوده را به يكديگر مىرسانند » . (انعام / 112)
هشدار! خداوند در كتاب خود از دوستان امامان چنين ياد كرده:
« (اى پيامبر ما!) نمىيابى ايمان آورندگان به خدا و روز بازپسين را كه ستيزهگرانِ خدا و رسول او را دوست بدارند ؛ گرچه پدران ،فرزندان ، برادران و خويشانشان باشند . خداوند ايمان را در دلهايشان تثبيت فرموده و با روحى از سوى خود ، ايشان را تأييد نمود و آنان را جاودانه در بهشتهايى درخواهد آورد كه از زير درختان آنها ، نهرها جارى است . خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند . هماناناند حزب خدا . هشدار كه حزب الاهى رستگاراناند » . (مجادله/ 22)
هان! دوستداران امامان، مؤمنانى هستند كه خداوند عزّوجلّ چنين توصيف فرموده: « آنان كه ايمان آورده ، باور خود را به شرك نيالودهاند؛ پس ايشان در اماناند و راه يافتگان » . (انعام / 82)
هشدار! ياران پيشوايان به باور رسيدگاناند و « دور از ترديد و انكار » . (حجرات / 15)
هشدار! ايشان با آرامش و سلامت به بهشت درخواهند شد . « و فرشتگان ، با رفاه و تسليم آنان را پذيرفته » (انبياء / 103) مىگويند: « درود بر شمايان، اكنون پاكيزه شدهايد! در بهشت ، جاودانه درآييد» (زمر / 73)
هان! بهشت پاداش دوستان امامان است كه « در آن بىحساب روزى داده خواهند شد » . (غافر / 40) هشدار! دشمنان امامان « در آتش درآيند » . (نساء / 10)
هشدار! كه « نالهى افروزش جهنّم را - در حالى كه شعلههاى آن زبانه مىكشد - مىشنوند و زفير (صداى بازدم) آن را درمىيابند » . (ملك / 7)
و خداوند در وصفشان فرمايد: « هرگاه امّتى در جهنّم درآيد، همتاى خود را نفرين كند تا آنكه تمامى آنان به يكديگر بپيوندند ؛ پسينيان به پيشينيان گويند: پروردگارا! اينان ما را گمراه كردند ؛ پس بر آنان كيفر دو چندان از آتش فرود آور . خداوند فرمايد: براى هر دو گروه ، كيفر دو چندان خواهد بود وليكن شما نمىدانيد » . (اعراف / 38)
هشدار! كه خداوند دربارهى دشمنان امامان فرمايد: « هر گروه از آنان كه در جهنّم انداخته شوند ، نگاهبانان از آنان مىپرسند: مگر بر شما ترسانندهاى نيامد؟ گفتند: چرا! ليكن تكذيب كرده، گفتيم: خداوند خبرى نداده و شمايان نيستيد مگر در گمراهى بزرگ و نيز مىگويند: اگر سخن خدا را مىشنيديم يا انديشه مىكرديم ، اكنون در ميان اهل آتش نبوديم . پس اينان به گناه خود اعتراف نمودند ، پس دور باد دوزخيان از رحمت خدا » (ملك / 11 - 8)
هان! ياران امامان « در نهان ، از پروردگار خويش ترسانند . آمرزش و پاداش بزرگ برايشان خواهد بود » .(ملك / 12)
هان! چه بسيار راه است ميان شعلههاى آتش و پاداش بزرگ .
هان مردمان! ستيزهجوى ما كسى است كه خداوند او را ناستوده و نفرين فرموده و ياران و دوستان ما آناناند كه خدا ايشان را ستوده و دوست مىدارد .
هان مردمان! همانا من انذارگرم و على بشارتدهنده !
هان مردمان! من بيمدهندهام و على راهنماست .
هان مردمان! من پيامبرم و على وصىّ من است .
هان مردمان! من رسولام و على ، امام و وصىّ پس از من است و پس از او امامان ، فرزندان اويند . آگاه باشيد! من والد آنان و ايشان از صلب اويند .
بخش هشتم: حضرت مهدي عجل الله فرجه الشريف
آگاه باشيد! همانا آخرين امام ، قائم مهدى ، از ماست . هان! او بر تمامى اديان ، چيره خواهد بود . هشدار! اوست انتقامگيرندهى از ستمكاران . هشدار! اوست فتحكنندهى دژها و منهدمكنندهى آنها .
هشدار! اوست چيره بر تمامى قبايل مشركان و رهنماى آنان .
هشدار! اوست خونخواه تمامى اولياى خدا .
هان! همانا او ياور دين خداست .
هان! او از دريايى ژرف ، پيمانههايى افزون گيرد .
هشدار! او هر ارزشمندى را به اندازهى ارزش او و هر نادان و بىارزشى را به اندازهى نادانىاش نشاندار كند .
هان! او نيكو و برگزيدهى خداست .
هشدار! اوست ميراثدار دانشها و احاطهدار بر اِدراكها .
هان! او از پروردگارش خبر دهد و نشانههاى او را برپا كند و استحكام بخشد .
هشدار! اوست باليده و استوار .
آگاه باشيد! هموست كه اختيار امور جهانيان به او سپرده شده .
هان! پيشينيان از قرنها ظهور او را پيشگويى كردهاند .
هشدار! اوست حجّت پايدار و پس از او حجّتى نخواهد بود .(30) راستى و روشنايى جز با او نيست.
هان! كسى بر او پيروز نخواهد شد و ستيزندهى او ، يارى نخواهد گشت .
هشدار! او ولىّ خدا در زمين ، داور او در ميان مردم و امانتدار امور آشكار و نهان است .
بخش نهم: مطرح كردن بيعت
هان مردمان! من پيام خدا را برايتان آشكار كرده ، تفهيم نمودهام و اين على است كه پس از من ، شما را آگاه مىكند .
اينك شما را مىخوانم كه پس از پايان خطبه ، براى انجام بيعت با او و اقرار به امامتش ، با من و سپس با او دست دهيد .
هشدار! من با خدا بيعت كردهام و على با من پيمان بسته است و اكنون از سوى خداى عزّوجلّ بر امامت او از شمايان پيمان مىگيرم .
« (اى پيامبر!) آنانكه با تو بيعت كنند ، هر آينه با خدا بيعت كردهاند . دست خدا بر فراز دست آنان است و آنكس كه بيعت شكند ، به زيان خود شكسته و خداوند آن را كه بر پيمان الاهى وفادار باشد ، پاداش بزرگى خواهد داد » .(فتح / 10)
بخش دهم: حلال و حرام، واجبات و محرمات
هان مردمان! همانا حج و عمره از شعاير و آداب خدايى است . « پس زايران خانهى خدا و عمرهكنندگان بر صفا و مروه بسيار طواف كنند و آنكس كه در انجام كار خير ، فرمانبردارى كند حتماً خداوند سپاسگزار داناست » . (بقره / 158)
هان مردمان! در خانهى خدا حج به جاى آوريد ؛ هيچ خاندانى داخل آن نشد مگر بىنياز شد و مژده گرفت و آنكه روى از آن برتافت ، بىبهره و نيازمند گشت .
هان مردمان! مؤمنى در موقف (عرفات و مشعر و منا) نماند مگر اينكه خداوند گناهان گذشتهى او را آمرزيد . پس بايسته است كه پس از پايان اعمال حج (با پاكى) كار خود را از سر گيرد .
هان مردمان! حاجيان از سوى خداوند كمك شده و هزينههاى سفرشان جاىگزين خواهد شد و البتّه، خداوند پاداش نيكوكاران را تباه نخواهد فرمود .
هان مردمان! خانهى خدا را با دين كامل و ژرفاى دانش ديدار كنيد و از زيارتگاهها جز با توبه و بازايستادن (از گناهان) برنگرديد .
هان مردمان! نماز را بهپا داريد و زكات پردازيد ؛ همانسان كه خداوند عزّوجلّ امر فرموده است . پس اگر زمان بر شما دراز شد و كوتاهى كرديد و يا از ياد برديد ، على صاحب اختيار و تبيينكنندهى بر شماست . همو كه خداوند عزّوجلّ پس از من ، او را امانتدار خويش در ميان آفريدگان نهاده است .
او از من و من از اويم . همانا او و جانشينانش از فرزندان من به پرسشهايتان پاسخ داده، آنچه را نمىدانيد ، به شما مىآموزند .
هان! روا و ناروا بيش از آن است كه آنها را شمارش كرده ، يكباره به روا فرمان دهم و از ناروا باز دارم ؛ از اين روى مأمورم كه از شما پيمان بگيرم كه دست دردست من نهيد در پذيرش آنچه از سوى خداوند عزّوجلّ دربارهى على اميرمؤمنان آوردهام و دربارهى اوصياى پس از او كه از من و اويند . اين امامت در ميان آنان پايدار است و فرجام آنان ، مهدى است و استوارى پيشوايى تا روزى است كه او با خداوندِ قدر و قضا ديدار كند (قيامت).
هان مردمان! شمايان را به هر روا و ناروا (حلال و حرام) رهنمايى كردم و از آن برنمىگردم . هان! آنها را ياد آوريد و نگه داريد و يكديگر را به آن توصيه كنيد و احكام خدا را دگرگون نسازيد .
هشدار! دوباره ياد مىآورم: هان! نماز به پا داريد و زكات بپردازيد و به معروف فرمان دهيد و از منكر بازداريد . هشدار! برترين بخش امر به معروف اين است كه به گفتهى من - دربارهى امامت و ولايت على و فرزندان او - برسيد و سخنم را به ديگران برسانيد و غايبان را به پذيرش فرمان من توصيه كنيد و آنان را از ناسازگارى با من بازداريد كه اين سخنان ، فرمان خدا و من است .
(هان!) هيچ امر به معروف و نهى از منكرى جز با امام معصوم تحقّق و كمال نمىيابد .
هان مردمان! قرآن بر شما روشن مىكند كه امامان پس از على ، فرزندان اويند و من به شما معرّفى كردم كه آنان از او و از مناند ؛ چرا كه خداوند در كتاب خود مىگويد: « امامت را فرمانى پايدار در نسل او قرار داد » (زخرف / 28) و من نيز گفتهام: « مادام كه به آن دو - قرآن و امامان - تمسّك كنيد ، گمراه نخواهيد شد . »
هان مردمان! پرهيزكارى! پرهيزكارى! از سختى رستخيز بپرهيزيد ؛ آنسان كه خداوند عزّوجلّ فرموده: « البتّه زمينلرزهى رستاخيز ، حادثهاى بزرگ است » (حج / 1)
ياد آوريد مرگ و قيامت را ، حساب و ترازوها (براى توزين اعمال) را ، محاسبهى در برابر پروردگار جهانيان و پاداش و كيفر را .
پس آنكه نيكى كرد ، پاداش گيرد و آنكه بدى كرد ، بهرهاى از بهشت نخواهد برد .
بخش يازدهم: بيعت گرفتن رسمي
هان مردمان! شمار شما بيش از آن است كه در يك زمان با يك دست ، با من بيعت كنيد ؛
از اين روى خداوند عزّوجلّ دستور فرموده كه از شما اقرار زبانى گيرم و پيمان سرپرستى على اميرالمؤمنين را محكم كنم و نيز بر امامان پس از او كه از نسل من و اويند ؛ چرا كه گفتم: فرزندانم از نسل اويند .
پس همگان بگوييد: « البتّه كه سخنان تو را شنيده ، پيروى مىكنيم و از آن خشنود و بر آن گردن گذاريم و بر آنچه از سوى پروردگارمان و پروردگار تو در امامت اماممان على اميرالمؤمنين و ديگر امامان - از صلب او - به ما ابلاغ كردى ، با تو پيمان مىبنديم ؛ پيمانى با دل و با جان و با زبان و دستانمان .
با اين پيمان زندهايم و با آن خواهيم مرد و با اين اعتقاد برانگيخته مىشويم و هرگز آن را دگرگون نكرده ، شكّ و انكار نخواهيم داشت و هرگز از عهد خود برنگشته ، پيمان نشكنيم .
(اى رسول خدا!) ما را به فرمان خدا پند دادى دربارهى على اميرمؤمنان و امامان پس از او ، فرزندانت از نسل او ، حسن و حسين و پيشوايان پس از آن دو كه خداوند برپايشان كرده . اينك براى آنان عهد و پيمان از ما گرفته شد ، از دلها و جانها و زبانها و درونها و از دستانمان . هر كس توانست با دست ، وگرنه با زبان بيعت نمود .
ديگر پيمان نخواهيم شكست و خداوند دگرگونى از ما نبيند و از اين پس فرمان تو را به نزديك و دور از فرزندان و خويشان خواهيم رساند و خداوند را بر آن گواه گيريم و او بر گواهى كافى است و تو نيز بر ما گواه باش . »
هان مردمان! اكنون چه مىگوييد؟
البتّه خداوند هر صدايى را مىشنود و بر اسرار دلها آگاه است .
« هر آنكس كه هدايت پذيرد ، به خير خويش پذيرفته و آنكه گمراه شد ، به زيان خود رفته » .
(زمر / 41) و آنكس كه بيعت كند ، حتماً با خداوند پيمان بسته كه « دست خدا بالاى دست
آنهاست» .(فتح / 10)
هان مردمان! آنك با خداوند بيعت كنيد و با من پيمان ببنديد و با على اميرمؤمنان و حسن و حسين و با امامان از نسل آنان كه پس از ايشان خواهند بود . امامانى كه فرمانى پايدار در دنيا و آخرتاند . خداوند مكّاران را تباه مىكند و به باوفايان ، مهر مىورزد . « هر كس پيمان شكند ، البتّه به زيان خود گام نهاده و آنكه بر عهدش پابرجا ماند ، به زودى خدا او را پاداش بزرگى خواهد داد » . (فتح / 10)
هان مردمان! بگوييد هر آنچه به شما گفتم و به على با لقب « اميرالمؤمنين » سلام كنيد و اكنون بگوييد: « شنيديم و فرمان مىبريم . پروردگارا! آمرزشت خواهيم و به سوى توست بازگشت» . (بقره / 285)و بگوييد: « تمام ستايش و سپاس ، خدايى راست كه ما را به اين راه هدايت فرمود وگرنه راه نمىيافتيم و البتّه فرستادگان پروردگارمان به درستى آمدهاند » . (اعراف / 43)
هان مردمان! برترىهاى علىّبن ابىطالب نزد خداوند عزّوجلّ - كه در قرآن نازل فرموده - بيش از آن است كه من يكباره برشمارم ؛ پس هر كس از مقامات او خبر داد و آنها را شناخت ، او را باور كنيد .
هان مردمان! « فرمانبردار از خدا و فرستادهى او» (احزاب / 71) و از على و امامان كه نام بردم ، « به رستگارى بزرگى دست يافته است » . (احزاب / 71)
هان مردمان! سبقتجويان به بيعت و پيمان و سرپرستى او و سلامكنندگان بر او با لقب « اميرالمؤمنين » ، رستگاراناند و در بهشتهاى پربهره خواهند بود .
هان مردمان! آنچه خدا را خشنود مىكند بگوييد و اگر شما و تمامى زمينيان كفران ورزند ، « خدا را زيانى نخواهد رسيد » . (آلعمران / 144)
خداوندا! بيامرز ايمانآورندگان به آنچه را ادا كرده و فرمان دادم و بر انكاركنندگان كافر ، خشم گير! والحمدللَّه ربّ العالمين .
در کوي حيدر ، در « مهر باران »
شرط است پاکي بر جمله ياران ،
راهي ندارد آلوده دامن تنها و تنها ، پرهيزکاران